فکر کنم 3-4 سال پیش بود این رو سمبل کردم.
اون زمان یکی از صحنههای اعدام بازی اساسین کرید رو در نظر گرفته بودم و خب تا امروز هم اسم نداشت دیگه گفتم اینجا میذارمش یه اسمی هم براش انتخاب کنیم
یادم نیست به چه برنامهای این رو تولید کردم. فقط هر وقت که موسیقی رو پلی میکنم یادم میاد موقع ساختنش چه چیزی رو تصور میکردم.
دیگه جوان بودیم، خام و بیکار!!!
Amirhossein
:))
طبلها نواخته میشوند و یک اساسین را برای اعدام به سمت چوبه دار میبرند. بعد اساسینهای دیگه رو میدیدم که بین جمعیت خودشون رو قایم کرده بودن هر کدوم با سلاحهای مخصوص خودشون. نگاههای جدی که خودشون رو دارند به سمت دار نزدیک میکنند. به همین منظور یه صدای ریز و سریع اضافه کردم که مثل قدمهای اونا باشه. وقتی که اساسین رو سمت چوبهدار میبرند صدای مرموز و پس از اون صدای همگانی انسانها میاد که یه آوای طولانی سر میدهند. کشیش موعضه میکنه؛ در این حین اون صدای قدمهای ریز رو قطع نکردم. بعدش یک ریتم تندتر رو اصلی قرار دادم که در این حالت بر خلاف قبلی دیگه پنهان به دار نزدیک نمیشند. علنا اساسینها برای نجات هم کیش خودشون دارند به سمت چوبه دار نزدیک میشند. بعدش که برای نبردشون صدا اضافه کردم که خب نوشتن جزئیات جنگشون حوصله خواننده رو سر میبره. پس از اون هم فرار با اسبها و جنگ روی اسبها هست که با کمان و شمشیر میجنگند و در نهایت خودشون نجات داده و با اسبسواری در افق محو میشوند. :))
پسوردش هم AHS گذاشتم.
داستان آهنگ Whiskey In The Jar به قرن 17 میلادی نسبت داده میشه. با این وجود گروه The Dubliners این آهنگ فولک ایرلندی رو در سال 1967 به زیبایی اجرا کردن. داستان این آهنگ در خصوص یک راهزن هست که معشوقهاش (یا همسرش) بهش خیانت میکنه. و در مجموعه سبک زندگی این فرد رو نشون میده که با غارت، میگساری و دیگر خوشگذارنیها میگذره :دی
این آهنگ ریتم شادی داره و معروفترین قسمتش عبارات زیر هست:
musha ring dumma do damma da
whack for the daddy 'ol
whack for the daddy 'ol
there's whiskey in the jar
دو خط اول امروزه معنی خاصی نداره حالا شاید 400 سال پیش داشته :)) . به هر حال فکر میکنم که این 3 خط اول بیانگر سرخوشی راوی داستان از پولی که یده و اشتیاق به خرج کردن اون از طریق وقت گذرونی می و معشوقه القا میکنه. و بعدشم میگه که ویسکیها تو شیشه هستند. فکر میکنم اگه یه آدم مست و سرخوش رو در نظر بگیرید که داره پولهاشو خرج میکنه این چند خط قابل لمستر باشه.
این آهنگ توسط گروه راک Thin Lizzy به سبک خودشون باز خونی میشه و پس از اون گروه Metallica این آهنگ رو به صورت سنگینتری بازخوانی میکنه و موفق میشه جایزه گرمی رو بدست بیاره.
خب دیگه بهتره از این بدآموزیها دست بکشیم :)) و گوشهامون رو با جریان مقدس موسیقی بیکلام و آرمش بخش این کشور شستشو بدیم.
موسیقی The dear irish boy یک موسیقی با نسخههای متفاوته، که از بین اون نسخههای من نسخهی بیکلامی که توسط Séamus Tansey با فلوت ایرلندی نواخته شده را خیلی دوست داشتم. این موسیقی علاوه بر صدای دلنشین سازش ملودی و ریتم آرومی داره پیشنهاد میکنم که گوش بدید.
دانلود نسخه بیکلام The dear irish boy (فلوت نوازی Séamus Tansey)
اگه علاقه به موسیقی فولک کشورهایی نظیر اسکاتلند، ایرلند و دیگر کشورها نزدیک به این کشورها دارید. گروه Celtic Woman پیشنهاد میکنم. همچنین تک آهنگ May it be از Enya که در فیلم ارباب حلقهها شنیدیم پیشنهاد میشه.
شاید برای خیلیها سوال بنظر برسه که درونگراها چطور حال خودشون رو خوب میکنند. قوای از دست رفته چطوری قراره برگرده؟
یک ایده میتونه عکس پایین باشه.
اگرچه این روش پرکاربرد و خوب هست ولی برای من روشها کمی مراحل بیشتری دارند. روشی که دوست دارم اشتراک بذارم. خاطرهسازی با آهنگ هست.
کافیه که زمانی که حال و هوای متناسب با آهنگ عزیزتون دارید در یک مکان خاص بهش گوش بدید و تصویر خودتون در اون لحظه را به یاد بسپارید. شاید لازم باشه این کار چندین مرتبه تکرار بشه.
این کار باعث میشه وقتی که بعد از مدتی دوباره اون آهنگ را گوش میدید تصویر آن خاطره تلخ و شیرین به ذهنتون بیاد و احساسات شما را تشدید کنه.
مثلاً من آهنگ خوب به خاطر دارم که 6 سال پیش آهنگ Arwen's Vigil را روی پشتبوم دانشکده مهندسی گوش میدادم. چشمام را بسته بودم و لپتاپم را مثل ضبط صوتهای قدیمی در دست گرفته بودم و بلند بلند قدم برمیداشتم. حالت ناشیانهای از رقص. به هر حال این آهنگ به من حس آرامش و سبکبالی میده.
یا به طور مشابه آهنگ West coast سه سال پیش اول صبح هنگامی که به محل کار در پالایشگاه میرفتم گوش میدادم. روزهای سختی بود و خاطرم هست که با این آهنگ شاد میشدم و به خودم قول میدادم. هنوزم همینطوره.
حوصله متن از این خارجه که آهنگ مختلف خودم و دلیلهاشون رو بیان کنم. بهتون پیشنهاد میکنم یک آهنگ که دوست دارید انتخاب کنید و هر وقت حال و هوای روحی اومد باهاش از خودتون یک تصویر سازی کنید. یک روزی به کارتون میاد. :-"
الیته این حرفا هیچ دلیل علمی پشتشون ندارند تجربه شخصی منه. اگه برای شما جواب نداد مسئولیتی نمیپذیرم. :))
Anoice
موسیقی بیکلام از گروه ژاپنی Anoice که سبک پست راک کار میکنه.
این آهنگ از جمله آهنگهای ممنوعه من هست؛ در صندوقچهای آهنی در هزارتوی فایلهای لپتاپم. با این وجود زمانهای اجتناب ناپذیری فرا میرسند که تاریکی مسیر آدم را پنهان میکنه و خواسته یا ناخواسته در این هزارتوی به دنبال این صندوقچه نفرین شده میگردم. این آهنگ از جمله آهنگهایی هست که با هر بار شنیدنش توانایی گریه کردن را دارم.
میدونی هنگام شنیدنش انگار لیوان چایی در دست گرفتم و در تنهایی خود به سقف خیره شده باشم. حسی از گم شدن چیزی وجودم را فرا میگیره؛ فردی، هدفی و یا آرزویی گم شده در شلوغی روزمرگیها. گویی ویلون در این موسیقی همه از دست دادنها را یادآوری میکند و تو در حالی که در هزارتوی سیاهی گم شدهای، با هر کدوم از این یادآوریها سراسیمه تغییر جهت میدهی. تندتر میدوی، تندتر میدوی تا آن چیز از دست رفته را در آغوش بکشی. سرانجام ذهنت از پا میافتد و خودت رو دوباره در همان اتاق تاریک خیره به سقف پیدا میکنی. سکوت خودنمایی میکند و تو بیرون از خونه صدای رنگ میشنوی، قدم زدن مردم، آکاردئون و جریان زندگی! من آخر این موسیقی را هیچ وقت رد نمیکنم. دوست دارم که صدای صدای ضعیف آکاردئون را بشنوم.